روانشناسی پویایی گروه

پویایی گروه:علمی در محدوده میکروسوسیولوژی و تست گروه سنجی

روانشناسی اجتماعی:

روانشناسی اجتماعی  عبارت است از مطالعه علمی اثر گذاری و اثر بپذیری متقابل افراد و گرووها از یکدیگر،به عبارت دیگر می توان گفت،روانشناسی اجتماعی عبارت است از نفوذی که مردم بر عقاید و رفتار یکدیگر دارند

الیوت آرنسون اصل اساسی در اثر گذاری و اثر پذیری را نفوذ اجتماعی می داندو بر این اساس از نظر وی روانشناسی اجتماعی عبارت است از نفوذی که مردم بر عقاید و رفتار یکدیگر دارند.

پویایی گروه ،کنشها و واکنشها ،تاثیر و تاثیرات،فعل و انفعالات و نیروهای حاصل از این تعامل و اثر آنها روی یک گروه را مطالعه می کند

پویایی گروه علمی ست که با تکیه بر تجربه،جنبه کاربردی در روانشناسی اجتماعی دارد

روانشناسی و پویایی گروهی:

آنچه میان روانشناسی و علوم اجتماعی مشترک است این است که هر دو به مطالعه رفتار انسان می پردازد

پویایی گروهی جزو علوم اجتماعی است و به مطالعه گروه می پردازد.روانشناسی نیز که در واقع مطالعه علمی رفتار فرد محور اصلی آن است رل اصلی را در مطالعه پویایی گروه دارد

یکی از ویژگیهای پدیده ه ای اجتماعی جمعی بودن آن است.پدیده اجتماعی یا واقعیت اجتماعی قبل از هر چیزی واقعیتی است جمعی یعنی واقعیتی که در بین فردها مشترک است.

در ارتباط با ویژگی جمعی پدیده های اجتماعی دو گرایش متضاد وجود دارد یکی اجتماعی گرا که تاکید بر ویژگیهای جمعی به مثابه واقعیت عینی دارد و گرایش روانشناسی گرا که تاکید بر فرد و اجرا و تفکرات فردی دارد

از نظر جامعه شناس امروزی،فرد جدای از جامعه و جامعه بدون افراد،معنی و مفهومی ندارد در واقع فرد و جامعه دو روی یک سکه اند.

جامعه شناس وروانشناس اجتماعی سعی دارند که آن مجموعه سازمان یافته و ویژگیهای مشترک که رفتار و عکس العملهای افراد و گروهها را در جریانات اجتماعی موجب می شوند تبیین نمیاند.

اتوکلاین برگ ارتباط بین روانشناسی محض و روانشناسی اجتماعی و پویایی گروهی را بسیار روشن مطرح کرده است:هر گاه تضادی را که میان روانشناسی فردی و روانشناسی اجتماعی یا روانشناسی گروهها وجود دارد و در نظر اول بسیار معنی دار می نماید با دقت بیشتر بررسی کنیم از شدت و حدت آن بسیار کاسته خواهد شد.راست است که روانشناسی فردی سرگرم فرد است لیکن این روانشناسی فقط به ندرت و در شرایط استثنایی می تواند روابط دو فرد را با افراد دیگر نادیده انگارد.پیوسته کس دیگری به عنوان سرمشق یا همکار یا مخالف در حیات نفسانی فرد دخالت دارد بطوری که روانشناسی فردی از همان قدم اول روانشناسی اجتماعی به معنی وسیعتر لیکن کاملا موجه کلمه نیز هست.

کورت لوین را پایه گذار رشته پویایی گروه میدانند.در واقع وی در سال 1945 نخستین مرکز پژوهشی را در پویایی گروهی در ایالت ماساچوست تاسیس کرد.

اهمیت روانشناسی پویایی گروه:

روانشناسی امروز در مطالعه علمی رفتار فرد فقط به مسائل ارثی و یا رفتار فردی محض نمی پردازد بلکه سازگاری فرد با محیط ،یادگیری اجتماعی در ارتباط با خانواده و گروهها،محیط آموزشی،معلم ،مدیر،روابط کاری در سازمان،روانشناسی صنعتی،روان درمانی،گروه درمانی و ... مورد بحث روانشناسی است.

فرد در گروه به دنیا می آید،در گروه رشد پیدا می کند،در ارتباط با خانواده،همبازیها،همسایگان و مدرسه

با توجه به اهداف روانشناسی،مطالعه گروه و شناخت نیروهای ناشی از آن در رشته روانشناسی اهمیت پیدا می کند.

ژرژ گورویچ جامعه شناس معاصر فرانسوی در زمینه تحقیقات روانشناسی در مورد گروه نکته ای را خاطر نشان کرد که گویای اهمیت روانشناسی پویایی گروه است:

روانشناسی به منظور انجام تحقیقاتی در مورد گروه و سازماندهی آن،توجه خود را مخصوصا به میزان به هم پیوستگی و در جات احراز هویت گروهی توسط اعضای گروه،نقش رهبر و یا هدایت کنندگان ،میزان تشابه در افکار و عقاید گروهی،کیفیت تعامل گروهی،نیروهای ذی نفوذ در درون گروه ،نیروهای تاثیر بخشی گروه بر دیگر گروهها  ویا دیگر گروهها بر گروه،همچنین هدایت این نیروهای ذی نفوذ و میزان کنترل آنان بر روی محیط،معطوف می دارند.روانشناسان سعی دارند که روشهایی را در مشاهده رفتار گروهی بازیابند که امکان سنجش این عوامل و عوامل گوناگون دیگر را در رابطه با جنبه های اصلی پویایی گروه به دست دهند.

رفتار فرد را می توان به انواع رفتار فردی،رفتار گروهی،رفتار جمعی(توده) و رفتار اجتماعی مربوط دانست که به ترتیب عناصر اصلی روانشناسی عمومی،روانشناسی پویایی گروه،روانشناسی توده و روانشناسی اجتماعی را تشکیل می دهند.