loading...
روانشناسی و فرهنگ
محسن ایرانی بازدید : 2557 جمعه 22 فروردین 1393 نظرات (0)

تعـــــريف بـــازي :

به هرگونه فعاليت جسمي يا ذهني هدفداري که به صورت فردي يا گروهي انجام پذيرد و موجب کسب لذت و اقناع نيازهاي کودک شود، بازي مي گويند.

نقش بازي در رشـــد اجتماعـــي کـــودک:

  • موجب ارتباط کودک با محيط بيرون مي شود و دنياي اجتماعي او را گسترش مي دهد.
  • موجب شکـــوفايـــي استعدادهاي نهفته و بروز خلاقيت مي شود.
  • همکاري ، همياري و مشارکت کــودک توسعه مي يابد.
  • با رعايت اصول و مقــــررات آشنا مي شود.
  •  همانند سازي با بـــــزرگسالان را مـــــي آموزد.
  • با مفهــــوم سلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعايت مي کند.
  • رقابت را مي آموزد و شکست را بطور واقعــــي تجربه مي کند.
  • قدرت ابراز وجود پيدا مي کند و از ترس، کمرويـي و خجالت بيهوده رها مي شود.
  • حمايت از افــــراد ضعيف را مـــي آموزد.

نقش بازي در رشــد عاطفـــي کــــودک:

  • نياز به بـــرتري جويــــي را ارضا مي کند.
  • موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و ترديدها ، مهر و محبت ، خشم و کينه و نگراني ها مي شود.
  • تمايل به جنگجويــي و ستيـــزه گــــري را کم مي کند.
  • « برون نگــــري» کــودک را افــزايش مي دهد.

نقش بـــازي در رشد جسمـــي کـــودک :

  • مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضاي مختلف بدن مي شود.
  • باعث تقويت حواس کــــودک مي شود.
  • نيـــرو و انرژي بدن را به بهتـــرين شکل مصرف مي کند.
  •  کـــودک به تــوانمندي هاي فکـــري و بدني خود آگاهـــي پيدا مي کند.

 نقش بــــازي در رشد ذهنــــي کـــودک :

  • در يادگيــــري زبان نقش بسزايــــي دارد.
  • در رشــــد هـــوشــــي کـــودک بسيار مؤثــــر است.
  • با مفاهيــــم ساخت، فضـــا و شکــــل آشنا مـــــي شــود.
  • رفتــارهاي هـــوشمندانه کـــودک تقويت مي شود.
  • موقعيت استفاده از قوه تخيل در کـــودک به وجود مي آيد.
  •  زمينه بهتـــــري بـــراي تفکــــر فـــراهم مي کند.

انــــواع بازي هـــا:

کودکان روحيات متفاوتي دارند و با توجه به ويژگيهاي خود، بازيهاي مختلفي را تجريه مي کنند. عواملي که در انتخاب نوع بازي کودکان دخالت دارند عبارتند از : تفاوتهاي فردي، ميزان سلامتي، سطح رشد جسمي و حرکتي، بهره هوشي، جنسيت، خلاقيت، فرهنگ خانواده و موقعيت جغرافيايي بر همين اساس بازي به انواع گوناگون تقسيم مي شود: 

۱- بـــازي هاي جسمــــي :

از قديمي ترين نوع بازيهاست، به ابزار مخصوص نيازمند است ، هم به صورت انفرادي و هم به صورت گروهي انجام مي شود، براي مصرف انرژي اضافي بدن و نجات يافتن از خستگي و کسالت بسيار مفيد است و رفتارهاي ناآرام و پرخاشگري توأم با عصبانيت کودک را کاهش مي دهد.

۲- بــــازي هاي تقليــــــدي :

کودک به تقليد نقش هايي مي پردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترين شخصيت ها براي شروع ايفاي نقش ، والدين، برادران ، خواهران و دوستان هستند. کودک از ايفاي نقش آنان لذت برده و تجربه کسب مي کند. در دوره ي دبستان بيشتر نقش معلمان را تقليد مي کند، در حالي که در دوره ي نوجواني از تقليد رفتار بزرگسالان دوري مي کند و به تقليد رفتار همسالان مي پردازد که اين خود آغازي است براي هماهنگي و همسو شد با گروههاي اجتماعي و ايفاي نقش هاي واقعي زندگي.

 ۳- بـــازي هاي نمايشــــي :

کودک در تقليد از بزرگترها از لباس و وسايل مخصوص آنها نيز استفاده مي کند، مانند پسر کوچکي که کت پدر را به تن کرده، عينک او را به چشم مي زند و يا دختر بچه اي که کفش پاشنه دار مادر را پوشيده و به زحمت راه مي رود.

۴- بــــازي هـــــاي نمــــادي:

زماني که کودک دستيابي به ابزار و وسايل مورد نياز خود را غيرممکن مي بيند، نيازها و آرزوهاي خود را با استفاده از وسايل نمادين و از طريق بازي بيان مي کند. براي مثال بر تکه اي چوب سوار شده، اين طرف و آن طرف مي رود، مانند اين که سوار بر اسبي شده و آن را هدايت مي کند. اين نوع بازي ها يکي از بهترين شيوه هاي بازي درماني محسوب مي شوند.

۵- بــــازي هاي آمــوزشـــي :

مهمترين وسيله آموزش کودک ، استفاده از وسايل بازي مناسب است، مانند مکعب هاي چوبي که کودک با جور کردن و دسته بندي کردن آنها مي تواند با مسائل اساسي اما ساده و آسان رياضي آشنا شود. از خانه ي کوچک اسباب بازي براي آشنا کردن کودک با واقعيت هاي موجود زندگي مي توان استفاده کرد. بازي هاي آموزشي موجب تقويت حواس و رشد قواي ذهني و اجتماعي کودک مي شوند، به شرط آن که سعي کنيم کنترل اصلي بازي در اختيار کودک باشد و جهت و مسير آن را او تعيين کند.

۶- بــــازي هاي خلاقيتـــــي :

کودک از طريق به وجود آوردن چيزي، عقايد و احساساتش را اظهار مي کند ، مانند نقاشي، موسيقي ، خميربازي، شن بازي و يا استفاده از لغات که او را قادر مي سازد تا در آينده داستان شعر و نمايشنامه بنويسد.

تـــوصيه هايـــي بــــراي والــــديــــن :

۱- به بازي کـــودکان اهميت دهيم، زيرا زندگي آنها در بازي، شکل واقعي به خود مي گيرد.

۲- تلاش کنيم تا بازيهاي کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهاي خانواده باشد.

۳- با دقت در تفکرات خلاق و پويايي کودکان در حال بازي مي توانيم با چگونگي شخصيت آنها بيشتر آشنا شويم.

۴- در بازي کودکان دخالت نکنيم اما راهنما و کمک کننده خوبي باشيم. 
۵- با همبازي شدن با کودکان راه دوستي ها را باز کنيم و راه پنهان کاري هاي دوره نوجواني را ببنديم.

۶- کاري کنيم که بازي به صورت تجربه اي لذت بخش در ذهن کودک باقي بماند.

۷- بـــراي متوقف کردن بازي از امـــر و نهي استفاده نکنيم.

۸- با توجه به روحيه ي کنجکاو کودک، به گونه اي او را راهنمايي کنيم که به تفکر مثبت و انديشه خلاق و سازنده دست يابد.

۹- مراقب باشيم که محيط بازي موجب آسيب جسمي، فکري و يا رواني نشود.

۱۰- در انتخاب نوع بازي، به سن ، جنس و توانايي هاي فرزندمان توجه کنيم.

۱۱- نوع و مدت زمان بازي فرزندمان را طوري کنترل کنيم که از فشارهاي هيجاني و روحي بيش از حد دور باشد( به ويژه بازي هاي رايانه اي).

۱۲- بـــراي انتخاب الگوهاي صحيح، زمينه مناسبي را براي بازي هاي تقليدي کـــودکانمان فراهم نماييم.

۱۳- از محدود کـــردن کـــودک در هنگام بازي بپــرهيـــزيم.

۱۴- وسايل بازي را مناسب سن و رشد جسمي و ذهني کودک تهيه کنيم.

۱۵- آداب اجتماعي و چگونگي رفتار با ديگران را ضمن همبازي شدن با کودکان مي توانيم به صورت غيرمستقيم به آنها بياموزيم.

۱۶- به مطالب و نحوه ي بيان کودکان در بازي به خوبي توجه کنيم، زيرا احساسات و مشکلات زندگي واقعي آنها در بازي منعکس مي شود.

۱۷- براي انتخاب همبازي هاي خوب، فرزندمان را غير مستقيم راهنمايي کنيم، زيرا رفتارهاي يک همبازي خود تأثير بسيار مثبتي در آينده ي او خواهد داشت.

۱۸- اگر در حضور فرزندمان با وسايل موجود در خانه براي او اسباب بازي (ماشين ، عروسک و ...) بسازيم، ارتباط عاطفي ميان ما و کودکانمان تقويت خواهد شد.

۱۹- براي تقويت حس همکاري و مسؤوليت پذيري فرزندمان با او توافق کنيم که پس از بازي، اسباب بازي هاي خود را جمع کرده و سرجايش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت.

۲۰- از فرزندمان بخواهيم که اجازه دهد تا همبازي هايش از اسباب بازي هاي او استفاده کنند، زيرا اين کار موجب تقويت حس نوع دوستي و تسهيل در ارتباط با ديگران مي شود.

۲۱- اسباب بازي گران قيمت ممکن است وسيله بازي مفيدي نباشد. هنگام خريد توجه داشته باشيم که اسباب بازي بايد بتواند قدرت خلاقيت و سازندگي فرزندمان را رشد دهد. وسايل بازي جورکردني، پازل ها، خميربازي، گل رس و .... اسباب بازي هاي مناسبي به شمار مي روند.

۲۲- اگر کودکان در هنگام بازي با هم اختلاف پيدا کردند اجازه بدهيم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتي که اختلاف تشديد شود فقط آنها را از هم جدا کنيم و هرگز از يکي از طرفين ، جانبداري نکيم.

۲۳- در محيط هاي بازي گروهي مثل زمين بازي کودکان در پارک ها، اجازه دهيم بچه ها با هم دوست شوند و بازي کنند، از وارد شدن به محيط بازي کودکا بپرهيزيم.

۲۴- از همبازي شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ويژه «نوجوانان و جوانان» اکيداً جلوگيري کنيم.

۲۵- کودکان همواره نيازمند بازي هستند، پس اسباب بازي هاي مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشيم.

 

۲۶- کودکان بايد به مجموعه اي از بازي هاي جسمي، اجتماعي، عاطفي و ذهني بپردازند. هنگامي که فقط يکي از بازي ها را انجام مي دهند(مثلاً بازي هاي رايانه اي) از رشد اجتماعي، جسمي و عاطفي محروم شده و احتمال بروز عصبانيت و پرخاشگري در آنها افزايش مي يابد.

ارزش ها و فواید بازی :

1-   ارزش بدنی : کودک برای اینکه عضلات خود را رشد و پرورش دهد وتمام قسمتهای بدنش ورزیده شوند باید بازی کند . همچنین کودک به وسیله بازی انرژیهای اضافی خود را صرف می کند درغیر اینصورت احتمالا" موجب هیجان , عصبانیت و تندخوئی می گردد .

2-   ارزش ذهنی : بازی سبب می شود که کودک نیروهای ذهنی خود را بکار اندازد . بازی کودک را درشناخت وکنترل محیط یاری می کند او را قادر می سازد که توانائیهایش را بیازماید همچنین ضمن بازی یاد می گیرد که میان واقعیت و خیال فرق بگذارد .

3-   ارزش اجتماعی و عاطفی : اویاد می گیرد چگونه دیگران را در هنگام بازی دروسایل و فعالیت خود سهیم کند . روح فرمانبرداری از مقررات وضع شده در بازیها اورا به فرمانبرداری از مقررات اجتماعی عادت می دهد . قدرت سازماندهی , مدیریت و سلسله مراتب را به او می آموزد . کودک به وسیله بازی به بیان احساسات و عواطفش می پردازد زیرا بازی هم بعنوان روش یادگیری و هم بعنوان وسیله بیان , دارای قدرت تربیتی و سازندگی است و در رشد عاطفی و اجتماعی تاثیر بسزایی دارد .

4-   ارزش اخلاقی : بازی یکی از عوامل بسیارمهم برای تربیت اخلاقی است و یک نوع فعالیت فطری و بهترین وسیله و تمرین برای ورود به زندگی اجتماعی است .

روش های بازی درمانی :

·       روش مستقیم : مسئولیت تاحدود زیادی به عهده مشاور است که هدایت و اداره جلسه را به عهده دارد .

·       روش غیرمستقیم : مسئولیت اداره جلسه تاحدزیادی به خود کودک محول می شود

·       روش انتخابی : پس ازآنکه کودک بازی با وسایل را شروع کرد مشاور به دقت اعمال و گفتار کودک را تحت نظر می گیرد و در برخی موارد به بازی کودک جهت می دهد .

مراحل مختلف بازیهای کودک 

1-   بازیهای انفرادی : کودک در سنین پایین بیشتر وقت خود را به تنهایی بازی کرده و به کودکان دیگری که اطرافش باشند توجهی ندارد . حواس وی متوجه اشیاء و چگونگی آنهاست که معمولا" تا 3 سالگی است .

2-   بازیهای اجتماعی و گروهی : در حدود 3 سالگی اغلب کودکان تمایل پیدا می کنند در گروههای کوچک 3 یا 4 نفری بازی کنند . اهمیت این بازیها است که کودک باید آنها را بصورت گروهی انجام دهد .

خصوصیات بازی گروهی :

1-   بازی در گروه امکان تلاش و فعالیت بیشتر رافراهم می آورد و سبب می شود کودک مهارت های همکاری و مشارکت بادیگران را بیاموزد .

2-   کودک درگروه ویژگی های مثبت و منفی رفتار خود را می شناسد و باکمک مشاور اصلاح کند .

3-   بازی در گروه نگرانی کودک را کاهش می دهد زیرا سبب می شود اودریابدکه کودکان دیگر نیز مشکلاتی مشابه او را دارند .

4-   دربازی گروهی کودک رعایت قوانین و همچنین داد و ستد اجتماعی را یاد می گیرد .

5-   در گروه کودک رفتار واقعی خود را نشان می دهد به طوری که گاهی برای گرفتن اسباب بازی حمله می کند و گاهی با دیگران دوست می شود .

بطور کلی برای کودکانی که مشکلات و ناسازگاریهای اجتماعی دارند شرکت دربازی درمانی گروهی مناسب است و برای کودکانی که مشکل عاطفی دارند بازی درمانی انفرادی مناسب تر است .

نکته مهم دربازی درمانی این است که درمان به خودی خود انجام نمی گیرد بلکه درمانگر با پیگیری و با حساسیتی مناسب احساسات کودک را درک کرده و درارتباطی همراه با اعتماد پذیرش و احترام روند درمان را هدایت می کند . 

عوامل موثر دربازی :

1-   جنسیت : بازی پسرهابادخترها متفاوت است .پسرها بیشتر ازبازی هایی لذت می برند که نیاز به فعالیت بدنی دارد و دخترها اغلب بازیهای ساکت و آرام راترجیح می دهند . تاقبل از 8 سالگی کودکان به جنسیت هم بازی خود اهمیت نمی دهند امادرسنین 8 تا 10 سالگی اختلاف بازی میان دو جنس مشخص است و کودکان معمولا" ترجیح می دهند که باهمجنس خود بازی کنند به عقیده روان شناسان بازی برای پسران بیشتروسیله ای برای ابراز وجود خود دربرابر دیگران است و برای دختران وسیله ای برای ارتباط برقرار کردن با دیگران است .

2-   سن : کودک درهرسن به یک نوع بازی خاص علاقه نشان می دهد مثلا" ازتولدتا 3 سالگی بازی انفرادی را دوست دارد و هدف آن شناسایی اندام ها و اشیاء و چگونگی کاربرد آنهاست .

3-   هوش : افرادازنظر هوشی به سه گروه الف) تیزهوش ب) متوسط ج ) عقب مانده  تقسیم می شوند .

کودکان تیزهوش تلاش می کنند ازاسباب بازیهایی استفاده کنند که بتوانند با آنها به ابتکار و ابداع دست بزنند و کودکان عقب مانده ذهنی بیشتر به بازیهای انفرادی علاقه دارند .

4-   محیط : همه کودکان دنیا بازی می کنند اما نوع بازی آنها از عامل محیط و فرهنگ نیز تاثیر می پذیرد . فرهنگ هرجامعه برنوع بازی رایج در آن جامعه تاثیر می گذارد .

5-   عامل تغذیه و بهداشت : نیروئی که کودک ازتغذیه می گیرد درتحریک وی برای بازی نقشی فراوان دارد . کودکی که براثر عدم تغذیه کافی از گرسنگی و کمبود ویتامین ها رنج می برد دربازی بهانه گیر , لجباز و غیرفعال است .

نظریه های مطرح شده در مورد بازی :

1-   دیدگاه و نظریه اسلام و دانشمندان اسلامی درباره بازی :

رسول گرامی اسلام (ص) وجود حالت فعال و جوشش رادرطفل خردسال نمایانگرفزونی خرد و اندیشه اودر بزرگسالی دانسته است. نحوه برخورد پیامبر اکرم (ص) با کودکان از ظرافت , دقت و روشنی ویژه ای برخورداربود .

امام محمد غزالی در برنامه پیشنهادی خود برای آموزش کودکان ساعاتی از وقت مراکز تعلیم و تربیت را به بازی و ورزش اختصاص می دهد . 

خواجه نصیر طوسی بازی را وسیله ای برای رفع خستگی از فعالیت های جدی می داند . 

2-   دیدگاه پیاژه :

پیاژه نظریه پردازی اولیه خود دراین زمینه را براساس مشاهده تیله بازی کودکان پی ریخته بود (این بازی درآن زمان درمیان اروپاییان رایج بود)

پیاژه معتقد بودبازی راهی است برای دسترسی به جهان بیرون و لمس آن به گونه ای که باوضع کنونی فرد مطابقت داشته باشد . وی معتقد بود بازی دررشد کودک نقش اساسی دارد اما کاروی بیشتر درباره چگونگی رشد ذهنی بود .

 

پیاژه اظهار می دارد رشد شناختی کودک ازطریق چهارمرحله عمده است

·       مرحله حسی حرکتی : اولین مرحله ( اززمان تولد تاحدود 18 ماهگی ) دراین مرحله نوزادان به تدریج می آموزند که رابطه ای بین اعمال آنها و دنیای خارج وجود دارد .

·       مرحله قبل ازعمل کودکان توانایی شکل دادن به تصورات ذهنی از اشیا و حوادث را کسب می کنند ( 18 تا 24 ماهگی )

 

·       مرحله اعمال عینی دوره اعمال عینی تا سن 11 سالگی ادامه می یابد و شامل بروز بسیاری ازمهارت های مهم است .

 

·       مرحله اعمال رسمی که پیاژه معتقد است بیشتر کودکان درحدود سن 12سالگی وارد آخرین مرحله رشد شناختی یعنی اعمال رسمی می شوند درطی این دوره جنبه های عمده تفکر بزرگسالان ظهور میکند .

 

3-   نظریه انرژی اضافی : این نظریه را به اسپنسر3 و شیلر 4 نسبت داده می شود . طبق این نظریه بازی صرفا" برای تخلیه انرژی اضافی بدن انجام می شود و هدفی را دنبال نمی کند . اسپنسر همچنین معتقد است که بازی علاوه بر صرف انرژی اضافی برای تقلید از رفتار اطرافیان به ویژه والدین انجام می گیرد .

4-   نظریه پیش تمرین : این نظریه رابه کارل گروس 5 نسبت می دهند . وی معتقد است که بازی یک سلسله پیش تمرین است که هدف آن ساختن رفتارهایی است که کودک در بزرگسالی خود به انجام آنها می پردازد .

5-   نظریه استراحت و رفع خستگی :

این نظریه را به لازاروس 6 نسبت می دهند . طبق این نظریه بازی به منظور استراحت و رفع خستگی انجام می گیرد .

6-   نظریه تکرار فعالیت های اجدادی : بانی این نظریه استانلی هال 7است  وی معتقد است کودکان به بازی می پردازند تا محتوا و صحنه هایی را که اجدادشان ایجاد کرده بودند تجدید کنند . از نظر استانلی هال کودکان ویژگی بازی را به ارث می برند .

7-   نظریه سوزان ایساکس 8 (1934-1896)

ایساکس تحت تاثیر فروبل قرار داشت و بازی راروشی برای بیان احساس می دانست . او معتقد بود که بیشترین یادگیری از سن 7 سالگی آغاز می شود . 

8-   نظریه فردریچ فروبل 9 (1852-1782)

فروبل کارخود رااز مهدکودک آغاز کرد . نظریه های او درباره پرورش کودک و مراقبت از او درسال های نخست کودکی هنوز مطرح است . او معتقد بود که بچه ها ضمن بازی یاد می گیرند و یادگیری هنگامی نتیجه بخش است که کودک به بازیهای خیالی که اوراوادار به فکرکردن می کند می پردازد . از نظر فروبل باارزش ترین فعالیت ها, فعالیتهای خارج از خانه و همچنین بازی های سازنده مانند هنر  صنایع دستی موسیقی و.... است .

9-   نظریه ژان ژاک روسو  0 :

روسو براهمیت نقش بازی در درک کودک تاکید داشت وی معتقدبود که باید به کودک احترام گذاشت و از شتابزدگی در دواری پرهیز کرد . بنابرتوصیه روسو معلم برای همبازی شدن با بازی کودکان باید خود نیز کودکانه رفتار کند تا بتواند ارتباط مناسبی برقرار کند .

10- نظریه زیگموند فروید 11 ( 1939- 1856 )

فروید برخلاف روسو معتقد بود برای درک کودک نیازی به کودکانه رفتارکردن نیست بلکه معتقد بود راهی بایستی پیدا کرد تاکودک را به دوران بزرگسالی رساند فروید به کودک کاوی یا تحلیل روانی کودک اعتقاد داشت .

11- نظریه اریک اریکسون (1979- 1902)

اریکسون نظریه فروید درباره شخصیت و ذهن را کامل کرد . اوبه ارتباط میان بازی تخیلی و بازی عاطفی نیز علاقه مند بود .

12- نظریه کریست اتی3(قرن بیستم )

اتی نظریه طرح و برنامه ریزی آموزشی در بازی را مطرح کرده است .

13- نظریه رفتار درمانگرها درمورد بازی

یکی از بهترین روش های درمانی مسائل کودکان , رفتار درمانی است این تکنیک درتقویت رفتار مطلوب و همچنین خاموش ساختن رفتار نا مطلوب کاربرد دارد .

کودکانی که از نظر احساسی پریشان هستند به توجه و مراقبت ویژه والدینشان نیاز دارند و برای تغییر رفتار سال های اولیه زندگی بهترین موقعیت است . 1

چند نکته در خصوص فراهم کردن شرایط بازی کودکان :

درفراهم کردن شرایط بازی کودکان بزرگترها باید به چند نکته توجه کنند .

1-   فضا یا محیط بازی : برای بازی محلی مشخص یا فضایی مناسب در نظر گرفته شود .

2-   وسایل بازی : بسیارمهم است که وسایل فراهم شده با سن کودک و مراحل پیشرفت او تناسب داشته باشد .

3-   مدت بازی : فرصتهایی که به کودک داده می شود بسیار مهم است .

4-   همبازیها : درسرتاسر مراحل رشد , کودکان به همبازی نیاز دارند . در آغاز لازم است بزرگترها با کودک همبازی شوند .

 

تاثیر بازی در رشد اعتماد به نفس کودک :

 

اعتماد به نفس نوجوانان , تحت تاثیر محیط اطراف یا توجه دیگران رشد می کند .

امادرکودکانی که دارای تفکراتی محدود هستند ممکن است مراحل رشد آهسته تر باشد . پرورش تخیلات مثبت کودکی که نسبت به کودکان دیگر متفاوت به نظر می رسد , بسیار حائز اهمیت است .

بخشی از آشنایی کودکان با جهان خارج از طریق بازیها انجام می گیرد . کودک ازراه عمل و تجربه در محیط به ابداع می پردازد . با پدیده ها و مسائل جدید آشنا می شود و به هنگام مشاهده دقت خود را به کار می اندازد و با استفاده از این زمینه ها قدرت انتخاب بهترین راه حل را به دست می آورد و قادر می شود که شناخت صحیح تری از پدیده های محیط خود کسب کند .

به طور کلی بازی می تواند بعنوان وسیله ای باشد که کودک طی آن نحوه صحیح زندگی کردن و مقابله با مشکلات و حتی اضطرابها را بیاموزد . همچنین بازی , مناسب ترین وسیله جهت برقراری ارتباط در مورد کودکانی است که قادر به بیان خواسته ها و انتظارات خود نیستند .

موفقیت دربازیهای کودکانه سبب تفکرات مثبت شده و اعتماد به نفس را در آنها پرورش می دهد . [26] 

حس کنجکاوی و انگیزه بازی کودکان دارای سطوح گوناگونی است و لازم است که بزرگترها با توجه به این مسئله مشوق کودکان بوده و به رشد آنها کمک کنند .

5 آزمون کاربردی برای کودکان :

·       آزمون C.A.T  ( آزمون اندریافت موضوع کودکان )

·       آزمون مادلند 14

·       آزمون گودیناف 15

·       آزمون دنور 16

·       آزمون اسلاسن 17

دوتا ازاین آزمونها به نامهای C.A.T و مادلند جزء آزمونهای فرافکن هستند .

1-   آزمون C.A.T شامل 10کارت سیاه و سفید است و برای آزمایش کودکان 3 تا 10 ساله ساله مناسب می باشد . دراین آزمون تصاویر طوری طراحی شده اند که سبب برانگیختن تخیلات مربوط به تجربه های گوناگون دوران کودکی مانند : غذاخوردن و سایر فعالیتهای دهانی , رقابت با برادران و خواهران , رابطه با والدین ,پرخاشگری و آداب توالت رفتن در کودک شوند .

2-   آزمون داستانهای مادلند : این آزمون به صورت 15 داستان کوتاه نیمه تمام است که یک به یک برای کودک خوانده می شود و از او خواسته می شود که ادامه داستان رابسازد که می توان از این طریق به افکار و احساسات کودکان و چگونگی ارتباط آنها با اعضای خانواده و دوستانشان پی برد . [27]

توجه : آزمون مادلند و C.A.T بهترین آزمون برای به حرف آوردن کودکان و برقراری ارتباط با آنهاست .

3-   آزمون گودیناف (آزمون تصویر آدمک) این آزمون یکی از انواع آزمون های هوش است و برای اجرای آن از کودک خواسته می شود یک آدمک بکشد

4-   آزمون دنور

توسط این آزمون می توان به رشد عمومی کودک از نخستین ماه تولد تا پایان شش سالگی زندگی را سنجید . آزمون دنور علاوه بر رشد عمومی , رشد حرکت های بدنی , رشد توانایی صحبت کردن و رشد شخصی و رشد اجتماعی کودک را نیز می سنجد . از آنجا که رشد هوش عمومی از یک سو به رشد زبان و از سوی دیگر به رشد حرکات ظریف و برجسته بدنی بستگی دارد , از این رو می توان با به کار بردن درست این آزمون درباره هوش کودک نیز به بینش هائی دست یافت.

5-   آزمون هوش اسلاسن

برای 2 تا 10 سالگی مناسب می باشد و شامل 12 شکل هندسی می باشد هرشکل باتوجه به موفقیت یا عدم موفقیت درترسیم تا 3بار اجرا می شود . 

نتیجه :

بازی به اندازه تغذیه صحیح و احساس امنیت و صمیمیت برای رشد کودک مهم و ضروری است . بازی کردن فرصتی فراهم می کند تا مهارتهای بدنی نادرست اصلاح شود و همچنین درتامین و حفظ سلامت جسمی کودک نیز موثر است .

بازی عاملی است که به رشد تفکرات و خلاقیت های کودک کمک می کند . فراهم کردن زمینه ای برای تمرین مهارت های اجتماعی ,  عمل کردن به عنوان دریچه ای برای ابراز احساسات و فراهم کردن فرصتی مناسب برای درک ارزش ها از فواید بازی است .

مطمئن بودن از اینکه کودک از بینش و زمان کافی برای بازی برخوردار است و این بازی مناسب مرحله رشد اوست  .  شرطی لازم برای انتخاب نوع بازی است .

بطورکلی بازی از مهم ترین عوامل درتربیت اخلاقی کودک به حساب می آید کودک یاد می گیرد که اگر بخواهد فرد قابل قبول دراجتماع و مورد احترام برای دیگران باشد باید خوش اخلاق , درستکار و حقیقت بین باشد .

شادی کودکان بیشتر ناشی از بکارگیری امکانات و توانمندیهای موجود و کسب موفقیتهای آنی و زودگذر است . بوسیله بازی است که کودک از سرگرمی و بکارگیری حواس خود احساس شادمانی و لذت می کند .

 

درواقع بازی نوعی ورزش ساده محسوب می شود که سلامت بدنی کودک راتامین می کند . درتنظیم عمل دفع , تسریع گردش خون , نرمی مفاصل و پرورش و تقویت سلسله اعصاب نیز موثر است .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 51
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 57
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 133
  • بازدید ماه : 331
  • بازدید سال : 2,325
  • بازدید کلی : 52,437